به گزارش خبرنگار مهر، مدتی است که اطلس رویدادهای گردشگری کشور براساس ظرفیتهای استانی و زمانی هر استان توسط معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی تهیه شده و قرار است بهعنوان تقویم گردشگری از ابتدای هر سال منتشر شود، اما با توجه به ضعف تبلیغاتی و اطلاعرسانی این حوزه، همچنان غالب گردشگران داخلی با چنین رویدادهایی ناآشنا هستند.
بررسیهای کارشناسی نشان میدهد که معدود رویدادهای برگزار شده در سالیان اخیر کشور بهجای اینکه ابزاری برای جذب گردشگر به استانهای کمتر شناخته شده باشد و مسیرهای سنتی گردشگری را تغییر دهد، صرفاً مخاطب عام ایرانی را مورد هدف قرار داده و اثرگذاری عمومی مطلوبی به همراه نداشته است.
در مورد گردشگران خارجی نیز موضوع به همین شکل است و رویدادهای داخلی نتوانستهاند جذاب و انگیزاننده عمل کنند. آنچه مسلم است، گردشگری رویداد آنگونه که باید برنامهریزی و مدیریت نشده است تا بهعنوان گونهای جذاب و قابل توسعه استفاده شود.
لزوم ساماندهی گردشگری رویداد در کشور عنوان پژوهش دیگری است که مهدیه بد، سعید شفیعا، شهاب طلایی شکری از دفتر مطالعات فرهنگی و آموزش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی آن را تهیه و تدوین کرده اند. در این پژوهش آمده است: ریشه گردشگری رویداد را میتوان در آثار و اهداف آن جستجو کرد. اعم از اینکه رویدادی دولتی یا خصوصی، تجاری یا خیریه، جشن یا بزرگداشت باشد بدونشک آثار ناشی از گردشگری آن متفاوت است.
گردشگری رویداد میتواند آثار بسیار زیادی در یک منطقه برجای بگذارد. این آثار میتوانند فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و زیستمحیطی باشند که هرکدام نیز ابعاد گسترده و بههمپیوستهای را دارا هستند. اثر رویدادها، تغییراتی را میتواند شامل شود که یک سر آن آسایش و رفاه را برای ساکنان بههمراه میآورد و در سر دیگر شرایط زندگی جامعه میزبان را با چالشهای عدیدهای مواجه میکند.
اگرچه مرسوم است که هدف اصلی گردشگری رویداد مبتنیبر منافع اقتصادی تنظیم شود، اما باید پیامدها و تأثیرات آن در سطوح فردی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی هم بررسی شود.
گردشگری رویداد میتواند آثار بسیار زیادی در یک منطقه برجای بگذارد این آثار فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و زیست محیطی است باید دروندادهای گردشگری رویداد (چه چیزهایی برای وقوع رویداد لازم است، ازجمله هزینه مناقصه، توسعه تجهیزات و بازاریابی)، فرایندهای تغییر (رویدادها بهعنوان عوامل تغییر) و پیامدها (تأثیرات مطلوب و نامطلوب ازجمله رویههای اینگونه از گردشگری) شناسایی شوند. با توجه به دیدگاههای مختلف، پیامدها و تغییرات آن میتوانند مثبت یا منفی تلقی شوند.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: دادههای موجود در مورد رویدادهای گردشگری در ایران، بیشتر بهصورت کمّی و به تفکیک محدودههای جغرافیایی است. توزیع نامتناسبی در میان استانهای کشور از لحاظ سطح برگزاری (محلی، منطقهای، استانی، ملی، بینالمللی) وجود دارد.
برای مثال، استان اصفهان بهعنوان یکی از مهمترین مقاصد گردشگران داخلی و خارجی که با ۱۶۵ رویداد دارای بیشترین تعداد رویداد در مقایسه با دیگر استانهاست، تنها دارای یک رویداد ملی بوده و هیچ رویداد بینالمللی ندارد.
از سوی دیگر براساس آمار وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بسیاری از این رویدادها با یکدیگر همپوشانی موضوعی دارند، بهگونهای که برگزاری جشنواره نوروز که تقریباً در تمام استانهای کشور برگزار میشود میتواند کارکردی فرهنگی، آئینی، هنری و حتی خوراکی داشته باشد.
توجهی به پتانسیل گردشگری قابل استفاده از رویدادها نشده است
رویدادهای بسیار زیادی در سطح کشور برنامهریزی شده است که ریشه در سنن و آداب محلی، استانی، ملی و حتی بینالمللی دارند، اما نبود دادههای آماری و محتوایی از تبدیل شدن این رویدادها به محصولات گردشگری تأیید میکند که توجه چندانی به پتانسیل گردشگری قابل استفاده از رویدادها نشده است و این امر را میتوان بهخاطر اهداف خاص سازماندهندگان رویدادها و یا بهعلت نبود طرح و برنامه مشخص و مدون و سیاستهای جامع در این زمینه دانست. از سوی دیگر، همسو نبودن رسانهها با چنین رویدادهایی میتواند یکی دیگر از علل ناآگاهی جامعه و گردشگران داخلی و خارجی به این مسئله باشد.
رویدادهای ادبی و طبیعی کمترین تعداد را در میان رویدادهای گردشگری کشور دارند
رویدادهای ادبی و طبیعی کمترین تعداد را در میان رویدادهای گردشگری کشور دارند؛ درحالی که کشور ایران دارای میراثی غنی و مثالزدنی در حوزه ادبیات بوده و بهخاطر برخورداری از اقلیم چهارفصل، دارای مناظر طبیعی متنوع و گردشگرپذیر فراوانی است.
نکته دیگر تفاوت فاحش تعداد رویدادها در میان استانهای مختلف است. استانهایی که گاه بهواسطه دارا بودن تاریخ چندین هزار ساله، سنتهای بومی و آثار ملموس تاریخی و فرهنگی میتوانستند در سطوح مختلف رویدادهای متعددی داشته باشند. در این میان عوامل دیگری نظیر ثبت ملی و یا ثبت آثار ملموس و ناملموس در لیست آثار جهانی یونسکو نیز میتواند بر شهرت یک رویداد اثرگذار باشد و متضمن بیشتر دیدهشدن و بیشتر شناختهشدن آن شود. اما این برندسازی و هویتبخشی بدون هدایت و مدیریت سایر ابعاد رسانهای، ارتباطی، زیرساختی و اجرایی، موفقیت ماندگاری بهدست نخواهد آورد.
در بخش دیگری از گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده است: براساس ماده (۳) قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مصوب ۲۳/۱۰/۱۳۸۲ مجلس شورای اسلامی، شورایعالی میراث فرهنگی و گردشگری به ریاست رئیسجمهور، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بهعنوان دبیر شورایعالی و با عضویت وزیران کشور، فرهنگ و ارشاد اسلامی، امور اقتصادی و دارایی، امور خارجه، راه و شهرسازی، علوم، تحقیقات و فناوری، آموزش و پرورش و رؤسای سازمانهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی، برنامه و بودجه و حفاظت محیطزیست و چهار نفر کارشناس خبره تشکیل میشود.
براساس تبصره «۲» همین ماده، کلیه وزارتخانهها، سازمانها، نهادها، شرکتها و مؤسسات دولتی، شهرداریها و کلیه دستگاههایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر یا تصریح نام است در حدود وظایف قانونی خود، موظف به اجرای مصوبات این شورایعالی هستند. ماده (۴) این قانون، وظایف و اختیارات شورایعالی میراث فرهنگی و گردشگری را تعیین کرده است.
آئیننامه چگونگی تشکیل و اداره شورایعالی میراث فرهنگی و گردشگری بنا به پیشنهاد سازمانمیراث فرهنگی و گردشگری و به استناد اصل یک صد و سی و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در جلسه مورخ ۱۱/۰۵/۱۳۸۳ هیئت وزیران به تصویب رسیده و مصوبات آن در گستره اختیارات و مصوبات شوراهایعالی در سطح کشوری و حاکمیتی بوده و الزامات ویژهای بر آن مترتب و از جایگاه قانونی خاصی برخوردار است.
ازاینرو، تعریف وظایف و اهدافی که بتواند موجب شکوفایی و گسترش گردشگری رویداد در کشور شود، میتواند تحت لوای این شورا تعیین شده و به سایر بخشهای مربوطه ارجاع داده شود. بنابر ماده (۲) این آئیننامه، جلسات شورا با حضور دوسوم اعضا رسمیت یافته و تصمیمات با رأی اکثریت حاضران اتخاذ خواهد شد.
همچنین حسب تبصره یک این ماده، مصوبات شورایعالی میراث فرهنگی و گردشگری، برای کلیه دستگاههای اجرایی مذکور در تبصره «۲» ماده (۳) قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، مصوب ۱۳۸۲، در حدود وظایف قانونی آنها لازمالاجراست.
این اهداف و وظایف در راستای اهداف و وظایف اصلی این شورا، میتواند فرصتی را در راستای پیدا کردن چارهای مناسب برای برطرفسازی مسائل حوزه گردشگری رویداد فراهم کند. همچنین این شورا میتواند شرایط و جریانات فرهنگی کشور را بررسی و تحلیل کند، نظام ارزشی جامعه را بهمنظور تعیین نقاط قوت و ضعف فرهنگی بسنجد و متولی برگزاری رویدادها گردد.
در تبصره ماده (۴) قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، مصوب ۲۳ دیماه ۱۳۸۲ مجلس شورای اسلامی آمده است که «با پیشنهاد شورایعالی میراث فرهنگی و گردشگری و پس از تصویب هیئت وزیران حسب مورد در استانهایی که ضرورت ایجاب کند، شورایی مشابه شورایعالی به ریاست استاندار و عضویت مدیران کل وزارتخانهها و سازمانهای مذکور در شورایعالی ایجاد خواهد شد». از اینرو، راهاندازی دفاتر زیرمجموعه استانی در مناطق مختلف کشور زیرنظر شورایعالی میراث فرهنگی نیز میتواند موجب شکلگیری ساختار فرهنگی برای همکاری و هماهنگی با سایر ارگانهای تصمیمساز در استانها شود و ذینفعان اثرگذار این حوزه را همراستا کند.
در اینخصوص میتوان اهداف و وظایف زیر را پیشنهاد کرد:
تصویب سیاستها و برنامههای راهبردی در حوزه گردشگری رویداد؛
جلب هماهنگی و همکاری بینبخشی و بیندستگاهی در راستای تعالی گردشگری رویداد؛
بهرهگیری از توانمندیهای بخشهای دولتی و غیردولتی، بخش تعاونی و خصوصی در حوزه گردشگری رویداد و بخشهای مختلف آن.
وظایف:
تصویب سیاستها، خطمشیها و برنامههای کلان در زمینه گردشگری رویداد؛
جلب حمایت بخشهای دولتی و غیردولتی و بخش تعاونی و خصوصی برای تحقق اهداف گردشگری رویداد؛
فراهم کردن زمینه سرمایهگذاری بخش غیردولتی و افزایش سهم آن در امور مربوط به گردشگری رویداد.
شورایعالی میراث فرهنگی در سطوح استانی میتواند برخی اقدامات را انجام دهد:
مطالعه، تجزیه و تحلیل، ارزیابی، استعدادیابی سالیانه وضع فرهنگ عمومی استان براساس شاخصهای تدوینشده و طراحی و برگزاری همایش و رویداد براساس آن؛
رصد رویدادها بهمنظور پیشگیری از پیامدهای منفی اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی و… بر جامعه محلی؛
انجام تحقیقات مرتبط با فرهنگ عمومی استان و تحلیل و ارزیابی نتایج تحقیقات علمی انجامشده بهمنظور دسترسی به راهکارهای مناسب جهت برگزاری رویدادهای آئینی و فرهنگی؛
بررسی و اظهارنظر در مورد موضوعات، طرحها و گزارشهایی (عملیاتی و کاربردی) که در مقیاس استانی، قابلیت پیادهسازی رویداد گردشگری را دارند؛
تلاش در جهت همکاری و هماهنگی و همسویی بین دستگاههای دولتی و غیردولتی و مجریان فرهنگی استان در زمینه برگزاری رویداد؛
اتخاذ شیوههای تشویقی در استان بهمنظور شکوفایی فرهنگ عمومی از طریق برگزاری رویداد گردشگری در ابعاد مختلف؛
برنامهریزی کوتاهمدت، میانمدت و تدوین شیوهنامههای لازم برای برگزاری رویداد در چارچوب سیاستهای شورایعالی میراث فرهنگی؛
ارزیابی روند اجرایی سیاستها و رویدادهای فرهنگی در استان.
گردشگری رویداد نیازمند متولی است
گردشگری رویداد در کشور با تمامی ظرفیتها و فرصتهای موجود محلی، منطقهای و ملی، نیازمند متولی است زیرا هم بر محور توسعه درونزای فرهنگی استوار است و هم موجب پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس خواهد بود.
از آن جهت که سازوکار منسجم و متمرکزی موجب هدایت گردشگران به سمت رویدادها نشده است، گردشگری رویداد در قالب محلی و در شکل محدود به تبلیغات بین فردی باقی مانده است و جلوههای بینالمللی، ملی یا منطقهای در شأن و منزلت خود را دریافت نکرده است.
این درحالی است که استفاده از رویداد در جهان، هم بهعنوان ابزاری برای تنوعبخشی به محصولات گردشگری مطرح است و هم امکان باقیماندن بیشتر گردشگران در مقاصد گردشگری را ممکن میکند.
گردشگری رویداد در قالب محلی و در شکل محدود به تبلیغات بین فردی باقی مانده است
بررسی قوانین و مقررات نشان میدهد که دستگاههای دخیل در حوزه گردشگری رویداد شامل، وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت ورزش و جوانان، وزارت امور خارجه، معاونت توسعه مدیریت و سرمایه رئیسجمهور، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، سازمان صدا و سیما، وزارت صنایع، معادن و تجارت، اداره اماکن نیروی انتظامی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری هستند.
دستگاههای مذکور هر کدام متولی یا ناظر بر بخشی از فرایند گردشگری رویداد هستند و در قبال کلیت فرایند، تسهیلگر یا هماهنگکنندهای وجود ندارد.
بهنظر میرسد وظایفی درخصوص گردشگری رویداد که ذیل شورایعالی میراث فرهنگی تعریف شود و با سایر مصوبات همسو باشد، امکان هماهنگی و رفع مشکلات موجود را داراست.
ظرفیتهای استانی این شورا و شرح وظایف فرهنگی آن میتواند امکان تشکیل تقویم گردشگری رویداد و توجه به ملاحظات فرهنگی در این حوزه را ممکن سازد و گامی اساسی در جهت ساماندهی تعطیلات کشور باشد. برای محققسازی چنین اهدافی، پیشنهادهای زیر لازم بهنظر میرسد.
با توجه به نهایی نشدن لایحه اهداف و وظایف وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و با توجه به در نظر گرفتن شورایعالی میراث فرهنگی بهعنوان متولی اصلی گردشگری رویداد در کشور میتوان اهداف و وظایفی پیرامون گردشگری رویداد برای آن شورا تعریف کند که علاوه بر پوشش دادن گردشگری رویداد بتواند قدمی در خصوص ماده (۴) قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مصوب ۲۳ دیماه ۱۳۸۲ مجلس شورای اسلامی که تصویب سیاستها، خطمشیها و برنامههای کلان امور میراث فرهنگی و گردشگری را از وظایف این شورا میداند، بردارد.
همچنین براساس تبصره همین ماده میتوان شورایی مشابه شورایعالی را به ریاست استانداران و عضویت مدیران کل وزارتخانهها و سازمانهای مذکور در شورایعالی ایجاد کرد تا متضمن اجرای قوانین محول شده در واحدهای استانی باشند.
از سوی دیگر، میتوان ظرفیتهای قانونی مورد نیاز برای حمایت از گردشگری رویداد را در نظر گرفت. به اینصورت که شورایعالی میراث فرهنگی با تعریف وظایف و اهدافی پیرامون گردشگری رویداد که تطابق کاملی با وظایف و اهداف این شورا دارد اقدامات لازم برای مدیریت یکپارچه گردشگری رویداد را فراهم سازد.
نظر شما